دیگه نمی توانم تحمل کنم.
دور و برم خیلی شلوغ است، آنقدر که گیج شدم. خرده فرهنگ ها محاصره ام کردند.
جلوی دست-ها-و بالم -ها- را گرفته اند. از هیچ کدام نمی شه درست و مفید استفاده کرد. نمی توانم دسته بندی اشان کنم. تا حالا چندین مرحله غربالشون کردم، دسته بندی کردم، چیدم ولی دفعه بعدی را که رفتم سراغشان با روش برخورد دفعه قبلی با این خرده فرهنگ ها دچار مشکل شدم.
یکی کمک کنه...
----------------
بعد نوشت:
*مادرم آمد داخل اتاق گفت: اگر این کاغذها، کتابها، نشریه ها، جزوه ها و CD ها و... را که وسط اتاق، دور خودت پهن کردی، جمع کردی که هیچ، وگرنه همه را می ریزم تو گونی می اندازم بیرون!(نقل به مضمون)
چقدر آرشیو کردن و نگه داری فرهنگ و بسته های فرهنگی سخت است!
*البته خرده فرهنگ منظور نظر دیگران، با خرده هایِ فرهنگِ ما کمی توفیر دارد، ولی فکر کنم مشکلشان همان مشکل من باشد! گرفتید مطلبم را؟
ها! خوبه! فاصله بین خطوط چرا این قدر زیاده؟
به اشباع که برسی خوب میشود