تب و تاب

از علامه امینی نقل شده که ایشان در شب و روز عاشورا مدام برای امام زمان -علیه السلام- صدقه کنار می گذاشتند و می گفتند: امشب قلب حضرت در فشار است.

قربان قلب آقا بروم. قبل از ما، چه کسی مواظب و  تسلی قلب نازنین ایشان بوده است؟ بودند، ولی چند نفر بودند؟ قدمت این چنین مجالس متعدد و پرشور برای امام حسین -علیه السلام-، به چند صده می‌رسد؟

از سال 61 هجری این غم روی سینه موالی ما سنگینی می‌کند. 

بزرگان و اهل دل می‌گویند که اصل مصیبت کربلا و اهل‌بیت از عصر عاشورا به بعد هست. قربان قلب آقا بروم. غروب عاشورا در این فکر بودم چه کسی مواظب حال قلب عمه‌ی سادات بود... در این سالیان دراز، چه کسانی همدم ناله‌ی مهدی -عج الله تعالی فرجه- بوده‌اند؟ بمیرم برای قلب آقا، چه کسی مواظب ایشان بوده است؟


تابحال با این تصور، عزاداری کردی؟ اینطوری فکر کردی؟


-----

این هم از روز جمعه‌ی من ....(2

روز جمعه‌ی من...

این طالب بدم المقتول بکربلا...


یا این دل شکستــــه مــا را صبــــور کن
یا لااقــــل بخـــاطــــر زینب ظهــــور کن

امشب بیـــا که روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریــــه ما را تو جــور کن

یا چند صفحــه ،مقتل کرب و بلا بخـوان
یا خاطـــــرات عمــه خود را مــــرور کن

دیگــــر بتــــاب از افــــق مکـــه، ماه من
این جاده‌های شب زده را غرق نور کن


---

مشرف شوید روضه...

هوای حسین...

بسم الله...

مدام استغفار می‌کنی. همینطوری زیر لب، تند تند. - با عرض معذرت- ملکه‌ی عذاب گردنت را بزند!

تصوری از گناهی که کردی داری؟!

بدون تنفس ذکر می‌فرستی، حمد و سپاس خدا می‌کنی؛ از نعمتهایی که مرحمت کرده، موقع گفتن ذکر، هیچ در ذهنت تصویری هست؟

...

ذهنیت و تصورت از ارباب حسین -علیه السلام- چیه؟ موقع سینه زنی و شور، چی تو فکرت هست؟

.

.

.

.

.

                       بوی پیران خونین کسی می آید

                      این خبر را برسانید به کنعانی‌ها

---

*خیلی تلگرافی و مختصر می نویسم. نه؟!

*بند اول مطلب بالا تلخیصی از صحبت بزرگواری است.


جاذبه‌‏ى قوىِ معارض

بدون مقدمه:
گاهی یک جاذبه‏‌ى قوىِ معارضى، دل را - که جایگاه نیت، دل است - به سوى خودش جذب می‌‏کند؛ یک وقت نگاه می‌کنید، می‌‏بینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده. آن وقت راه انسان عوض می‌‏شود.

نگاه کنید به اینجا