لعنتی

بوی خیانت در مشامم تندتر می شود...

بازهم گزیده شدیم. توسط همان مار خوش خط و خال و از همان سوراخ سری پیش... بازهم داستان مشابه الحاقیه، چقدر امضا. بشکند دست، انگشت و قلمتان.

خدایا ریشه اش(ریشه اشان) را بکن به حق همین عید عزیز...

از ناراحاتی دیگر حرفی برای گفتن ندارم....

لعنتی

معنی رفتنش این بود...

آسمان خواست زمین سهم خودش را بدهد
عشق پربارترین سهم خودش را بدهد

پدری در ره دین سهم خودش را بدهد
مادری نیز... همین... سهم خودش را بدهد

اینچنین بود که تقدیر ِ جنون متقن شد
نوبت عاشقی احمدی روشن شد

باز بانی شده بودی که همه برخیزیم
گرچه یک جرعه گرفتیم ولی لبریزیم

شهد علم است که در باده ی خود میریزیم
دیگر از مابقی ِ واقعه می پرهیزیم

اینکه تو یک شبه پیغمبر یک قوم شدی
و پراکنده ترین پیکر یک قوم شدی

ادامه مطلب ...

مدار محبت دوستان خدا و التزام ما...

ما بر مدار محبت او می چرخیم. دوستی با دوستان خدا ما را ملزم به گفتن حکایت ها و خبرها از او می کند. در این بوران سیاست زدگی(4) هنوز خبر داغ و برگزیده(1)، خبری است از کوی دوست.




-------------------------
بعد نوشت:

1-کتاب «من مادر مصطفی» نوشته رحیم مخدومی با حضور مادر شهیدمصطفی احمدی روشن در بخش «بیداری اسلامی» نمایشگاه کتاب رونمایی می شود.


2-خارج از پارگراف های بالا و نقل خوبان، چه‌کنم که دل بر مهر این "بیدمشک" کوچولو داده ام.


3-آرمیتا یعنی خوب، پرهیزکار،پارسا ، یعنی آرامش یافته. یعنی آوای ماندگار، یعنی الهه آرامش، عشق و زیبایی و در آخر آرمیتا نماد مهر و محبت و ایثار است.
آرمیتا همان بیدمشک است.
و چقدر که این بیدمشک ما آرام است. هرچند که صحنه شهادت پدر را دیده...


4- یک روز مانده است به دور دوم انتخابات مجلس.